عقل و دین در اندیشه سیاسی ابن رشد

thesis
abstract

پس از ورود فلسفه یونانی و شکل گیری فلسفه اسلامی، مسأله و دغدغه اصلی متفکران مسلمان نسبت سنجی بین یافته های عقل بشری و آموزه های وحیانی و دینی، و رفع برخی تعارض ها بین آنها بوده است.ازاین رو، اندیشمندان مسلمان در این زمینه دچار اختلاف نظر شده، و هر دسته و گروهی کوشید تا به نحوی این مسأله را حل کند. البته عده ای در درون تمدن اسلامی، از همان ابتدا، صورت مسأله را پاک نموده، و به بی نیازی عقل بشر به وحی و دین حکم دادند. محمد ابن زکریای رازی از این دسته است. گروهی دیگر، یافته های عقل بشری از جمله علوم یونانی را تقسیم بندی کرده، و تنها آنهایی را که به نظرشان با مبانی دینی در تضاد نبود پذیرفتند. ابوحامد غزالی از این گروه است.اما دسته دیگری کوشیدند تعارض های به وجود آمده بین برخی از آموزه های دینی و عقل بشری را رفع کنند. ابن رشد از این دسته است. او تلاش کرده تا در ادامه کارهای دیگر فلاسفه و متفکران مسلمان، مسأله را به صورت تفصیلی مطرح و راه حل نهایی را ارائه دهد. اگر یافته های عقل بشری را به دو حوزه نظری و عملی تقسیم نماییم، فلاسفه ومتکلمان، بیشتر در جهت رفع تعارض در حوزه نظری تلاش کرده اند. این در حالی است که فقها عهده دار امور عملی بوده اند. از همین جا اهمیت چهره ابن رشد که هم فیلسوفی برجسته، و هم فقیهی شاخص و صاحب نظر در فقه اهل سنت و نیز فقه مقارن (تطبیقی)، و علاوه بر اینها عهده دار منصب قضاوت بوده است، و با این تعارض ها هم در حوزه نظری و هم در حوزه عملی مواجه می شده، آشکار می گردد. از این رو، در این پژوهش تلاش شده، با سیری در اندیشه های این فیلسوف و فقیه بزرگ مسلمان، مسأله نسبت بین فلسفه و دین در حوزه عملی، و به ویژ سیاست بررسی گردد.اکثر پژوهشهایی که درباره ابن رشد صورت گرفته، اندیشه های او را در حوزه حکمت نظری دنبال کرده و کمتر به مباحث مربوط به حکمت عملی پرداخته اند. از آنجا که ابن رشد علاوه بر فیلسوف، فقیهی برجسته نیز بوده است، مطالعه اندیشه هایش در حوزه عملی به ویژه سیاست از اهمیت بسیاری برخوردار است. همچنین یکی از مفروضات اصلی این تحقیق آنست که مسأله اصلی برای ابن رشد برقراری هماهنگی و سازگاری بین حکمت و شریعت بوده است. بنابراین، بررسی رویکرد او برای ایجاد سازگاری بین فلسفه و دین (حکمت و شریعت) در حوزه عملی ارزشمند خواهد بود. ابوالولید، محمد بن احمد بن رشد اندلسی فیلسوف و فقیه بزرگ قرن ششم هجری در زمان و مکانی می زیست که حیرت و سرگردانی در کسب معرفت از مشخصه‏های آن بود. این مسأله باعث شده بود که فیلسوفان آن دیار، تعیین نسبت میان مردم و عقل و شرع را در دستور کار خود قرار دهند و جایگاه و وظیفه عامه مردم، فیلسوف، متکلم و فقیه را در نسبت با حقایق دینی تعیین کنند. طی دو قرن مبارزه میان فقها، متکلمان و فلاسفه، به علت نفوذ سیاسی فقها در دولت مرابطین و دولت موحدین، پیروزی ظاهری از آنِ فقها بود. فتاوای تکفیر آنها متوجه فلاسفه بود. با این وجود، در عهد موحدین، فلسفه بزرگ‏ترین دستاورد خود یعنی اثبات هماهنگی بین عقل و شرع را به دست آورد. این اندیشه در آثار ابن رشد به طور بسیار گسترده مطرح شد.

similar resources

روش شناسی اندیشه سیاسی ابن رشد

مقاله حاضر به روش شناسی اندیشه سیاسی ابن رشد یا فلسفه غرب تمدن اسلامی اختصاص دارد منظور از فلسفه غرب تمدن اسلامی اندیشه های فلسفی است که در آرا و آثار فیلسوفانی چون ابن طفیل ابن باجه و ابن رشد وجود دارد. این فیلسوفان بر خلاف ابن سینا و ملاصدرا و دیگر متفکران شرق تمدن اسلامی روش شناسی ویژه ای در حوزه دانش سیاسی دارند بنیادی شرعی برای عقل در حوزه سیاست قائلند و در عین حال احکام شرعی سیاست یا سیا...

full text

اندیشه سیاسی ابن رشد

این مقاله به بررسی اندیشه سیاسی ابن رشد  می­پردازد. متفکری که او را پل انتقال علوم اسلامی به اروپا و جهان مسیحیت برشمرده­اند. وی در قرطبۀ اندلس (595 – 520) در خاندان با سابقه بنورشد دیده به جهان گشود. پدر و پدر بزرگش، جملگی از امامان جمعه و جماعت، قاضی و مدرس بودند؛ همین زمینه سبب شد که او به فراگیری علوم دینی روی آورد. ابن رشد، در موقعیت­های گوناگون علمی – فرهنگی قرار گرفت. از جمله حضور در شور...

full text

دیدگاه ابن رشد درباره نقش عقل در فهم دین و تأثیر این دیدگاه بر توماس آکویناس

ابوالولید محمدبن احمدبن رشد معروف به ابن‌رشد یکی از معروف ترین مفسران آثار ارسطو در اندلس قرون وسطی می باشد. وی بر خلاف برخی اندیشمندان مسلمان که خردورزی در متون دینی را نادرست می‌دانستند، به دلایلی از آیات و روایات توجه می دهد که نه تنها خردورزی در متون دینی نادرست نیست بلکه از نگاه دین ضروری است. از سویی دیگر، توماس آکویناس در حوزه مسیحیت با ارائه ی مبانی مختلف، به خردورزی در متون دینی ...

full text

بررسی مسئله تعارض عقل و دین از نگاه ابن رشد و ملاصدرا

این مقاله برآن است راه­حل تعارض میان عقل و دین را از دیدگاه ابن­رشد و ملاصدرا به دست دهد. در نگاه هر دو فیلسوف، هیچ تعارض واقعی میان عقل و دین وجود ندارد و برای رفع تعارض ظاهری تأویل به عنوان راهکار مطرح شده است. ابن­رشد با تعیین اصول و مبانی برای تأویل و نتیجه حاصل از آن، یعنی همزیستی مسالمت‌آمیز مذاهب مختلف اسلامی و نیز عالمان دینی (فیلسوفان و متکلمان)، نظری جدید ارایه کرده است. ملاصدرا نیز ب...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده حقوق و علوم سیاسی

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023